حال به سراغ رقیب دیرینه بی ام و یعنی مرسدس بنز می رویم که نسخه دقیقی که می بایستی مقابل 428i قرار می دادیم E250 کروک در مدل 2015 بود که در تعداد بسیار محدود و با قیمت بسیار بالای 550 میلیون تومان وارد شده و البته نمونه E200 کروک آن در مدل 2015 در دسترس بود که در مقابل 428i اصلاً حرفی برای گفتن ندارد و شاید رقابت را به زنگ تفریحی برای بی ام و تبدیل می کرد. لذا ترجیح دادیم به سراغ E350 کروک برویم که اگرچه کمی قدیمی است اما پیشرانه آن از نظر قدرت و گشتاور می تواند بیشتر این رقابت را هیجانی کند اما این تصمیم ناگزیر مقایسه ما را ناعادلانه و غیر متوازن می کرد! این هم بگذارید به پای محدودیت واردات!

اما دیگر رقیب سرسخت این دو شرکت آلمانی آئودی است که اصلاً در داخل ایران عرضه نمی شد این روزها تنها ورود آن توسط رامک خودرو اعلام شده اما با توجه به اینکه قصد داشتیم در حد ممکن این رقابت را به شرایط ایده آل نزدیک کنیم و نمی توانستیم تا حضور مدل ایده آل خودرو صبر کنیم، از یک نمونه آئودی A5 کروک با موتور 2 لیتری توربودیزل که به تازگی با فرمانی سمت راست(!) از لندن به تهران آمده بود دعوت کردیم تا در این رقابت حضور داشته باشد. قطعاً قرارگیری یک موتور دیزلی در کنار یک 2 لیتری بنزینی توربو و یک موتور 6 سیلندر بنزینی تنفس طبیعی از نظر فنی نادرست است اما به نظر می رسد این بهترین عملکردی بود که می توانستیم با توجه به محدودیت های موجود این رقابت را برگزار کنیم و امیدواریم که در آینده نسخه های بیشتری از کروک های جذاب آلمانی به ایران وارد شوند تا برای یک رقابت این چنینی، به تقلا نیافتیم!


چهره ها
 


مقایسه ظاهر و نمای بیرونی و داخلی هر خودرو بیشتر امری سلیقه ای است. نمونه های 2015 از کلاس E کروک چهره ای به مراتب بروزتر و مدرن تر دارد و نمای جلوی آن مخصوصاً شبیه کلاس E های جدید است. اما حتی با همان چهره، ظاهر با اصالتی دارد و اگرچه یک کروک جوان پسند است اما لوکس بودن را از دیگر محصولات مرسدس بنز در خود جای داده است.

در مقابل بی ام و قرار دارد که استاد طراحی و ساخت خودروهایی با چهره خشمگین و جدی است. کاری که در سری 4 به اوج رسیده و اگر اهل خودرو و سرعت و کمی شیطنت هستید، مطمئناً سری 4 می تواند لااقل از لحاظ چهره شما را راضی کند. چهره خشمگین و عصبانی این سری با همراه کیت بدنه M که در نسخه ما نصب شده، چنان است که گویا می خواهد هر خودرویی که جلویش قرار می گیرد را پاره پاره کند!

اما روی صحبت ما بیشتر در مورد آئودی است. خودرویی که در ایران بسیار ناشناخته مانده و متاسفانه هر بار شرکت های مختلفی سعی در وارد کردن مدل هایی از آن کردند که باعث خدشه دار شدن این برند شده است و حال چندی پیش اعلام شده که قصد دارد نمونه های مختلفی از آن را وارد بازار کند.
درست است که از نظر فنی در بسیار از رده ها هنوز به سطح بی ام و نیست اما در سگمنت هایی چنان قدرتمند ظاهر شده که نمی توان به راحتی از کنار آن گذشت. به طور مثال اگر به مدل رویایی TT از آئودی نگاه کنید متوجه می شوید که از همان نسل اول مشخص است که این مدل برای زمانی دیگر و فراتر از مدل های کنونی بازار طراحی شده و اگر به ایران وارد شود قطعاً بسیاری را از خرید Z4 به سمت TT خواهد کشاند. این موضوع در بعضی دیگر از سگمنت ها نیز دیده می شود و اگر به بازارهای معروف و بزرگ نگاهی بیندازید، خواهید دید که آئودی خودرویی بسیار محبوب و از نظر سطح فنی و تکنولوژی در رده بالایی قرار دارد.

اما نسخه حاضر در رقابت ما یعنی A5 از این قاعده مستثنی نیست و چهره محافظه کار ولی جدی این خودرو می تواند به سرعت اکثر بینندگان را راضی کند. درست است که در طراحی این خودرو آن لوکس بودن مرسدس و جسارت بی ام و وجود ندارد ولی می توان گفت که آئودی در این مدل و در اکثر دیگر مدل ها تلفیقی از لوکس بودن مرسدس و اسپرت بودن بی ام و را در خود جای داده است.

کالبد شکافی

 


اجازه دهید بیشتر در مورد هر خودرو صحبت کنیم. با یک نگاه کلی به هر سه خودرو متوجه می شوید که از نظر ابعاد و اندازه آئودی کوچکترین عضو در این رقابت است که اعداد و ارقام نیز بر این موضوع صحه می گذارد. اما همین کوچکی باعث می شود که فضای داخلی برای سرنشینان نیز در آئودی کمترین باشد و در این فاکتور بی ام و بهترین فضا را چه برای سرنشینان جلو و چه برای سرنشینان عقب ارایه می دهد. اما در فضای سرنشینان عقب که در بعضی از خودروهای کوپه و کروک مثل جنسیس کوپه تقریباً بلا استفاده است، بعد از بی ام و، آئودی بهترین فضا را داشت و پس از آن مرسدس بنز از کمترین فضا برای سرنشینان عقب بهره می برد.

اما یک تفاوت مشخص بین این سه سقف آنها است که در بی ام و به صورت سه تکه است اما در مرسدس و آئودی به صورت پارچه ای است و این باعث شده تا بی ام و مجبور باشد سنگین ترین سقف را به دوش بکشد اما همین سقف ساکت ترین کابین را ایجاد کرده و میزان صدا در داخل بی ام و حدود 2 دسی بل آرام تر از دو رقیب دیگر است.

اما یکی از مهم ترین فاکتورها برای خرید یک کروک، سرعت باز و بسته شدن و مکانیزم آن است. اینکه اگر شما با خودروی کروک خود در خیابان پارک می کنید و برای بستن سقف کروک خود مدت زیادی را تلف کنید، امر آزاردهنده ای است. لذا هر شرکتی سعی می کند بتواند این سقف را با بهترین مکانیزم و در سریع ترین زمان ممکن باز یا بسته کند

سواری

 


قبل از استارت هر خودرو اجازه دهید یک موضوع را اشاره کنیم که آئودی ارزان ترین این گروه و مرسدس بنز گران ترین آنها است. تقریباً این نسبت در سگمنت های دیگر هم دیده می شود و معمولاً آئودی سعی می کند خودروهای خود را کمی ارزان تر از دو رقیب هموطنی خود ارایه دهد. با این پیش فرض موتورهای متفاوت هر کدام را استارت زده و سعی خواهیم کرد مقایسه ای بین آنها داشته باشیم.

دو تفاوت اصلی که با شروع رانندگی با هر خودرو به نظر می رسد این است که راحتی مرسدس بنز در حین رانندگی بیش از رقیبان است و با وجود اینکه در یک خودروی اسپرت کروک نشسته اید، اما آن صلابت و آرامش و راحتی محصولات مرسدس کماکان در آن دیده می شود. البته یا یک نگاه به امنیت هر کدام نیز متوجه می شوید که همین رتبه در این فاکتور نیز وجود دارد و در کنار راحتی، امنیتی که مرسدس بنز در این محصول دارد از دو خودروی دیگر بیشتر است.

اما دیگر تفاوت فاحش بین این آلمانی ها این است که بی ام و مرسدس بنز در این رقابت هر دو دیفرانسیل عقب هستند و این باعث شده تا بتوان با قدرت تولید شده توسط پیشرانه ها کمی شیطنت کرد که قطعاً برای جوانان امری جذاب است. اما آئودی دیفرانسیل جلو می باشد و با وجود اینکه باعث می شود هزینه تولید کاهش پیدا کند و مصرف سوخت نیز کمتر شود اما حس و لذت رانندگی اسپرت و جوان پسند را از دست داده و آن هیجان دو رقیب را نمی توان در آئودی یافت.

البته این بدان معنا نیست که آئودی بهترین عملکرد را در مصرف سوخت دارد و بی ام و کمترین مصرف سوخت را بین این سه داراست و حتی اگر به جای مرسدس بنز E350 مدل 2015 آن را نیز جایگزین کنید، باز هم این ترتیب تفاوتی نمی کند و کماکان بی ام و کم مصرف ترین این رقابت خواهد بود. بعد از بی ام و، آئودی قرار دارد و در رتبه آخر مرسدس بنز از نظر مصرف سوخت جای گرفته است.
اما یکی از تفاوت های فلسفه مرسدس بنز با دو رقیب استفاده از پیشرانه های حجیم است. بی ام و در سری 4 از پیشرانه های 4 و 6 سیلندر استفاده کرده و با استفاده از توربو توانی بین 184 تا 306 اسب بخار را برای مشتریان خود ارایه می دهد. آئودی نیز از پیشرانه های مشابهی استفاده می کند و رنج قدرت تولیدی این نسل بین 170 تا 272 اسب بخار است. اما مرسدس بنز خود را به این قاعده ملزم نکرده و در این نسل حتی از موتورهای 8 سیلندر هم استفاده می کند. در این فاکتور باید گفت که همانند گذشته بی ام و پیشرو است و اینکه بی ام و می تواند از موتورهای هم رده قدرت و گشتاوری بیشتر را بگیرد بر کسی پوشیده نیست که هیجان پیشرانه های بی ام و بیش از رقیبان دیرینه خود است اما به همین نسبت از این پیشرانه ها باید نگهداری بیشتری کرد و حساسیتی که روی موتورهای بی ام و است بسیار بیشتر از مرسدس و آئودی است.

لذا اگر حوصله فکر کردن به عملکرد موتور و نگهداری و سرویس های دوره ای منظم و به تبع آن هزینه استهلاک بیشتر را ندارید، بهتر است بی ام و را فراموش کنید. درست است که هیجانی که پیشرانه فوق العاده بی ام و در کنار عملکرد خوب گیربکس 8 سرعته آن لبخند رضایت را بر لبان هر جوان خودرو دوستی میاورد، اما باید حواس این جوان راضی به موتور و سرویس های آن باشد. در مقابل مرسدس بنز و آئودی چه از نظر هزینه نگهداری و چه از نظر حساسیت ها نسبت به بی ام و در رده پایین تری هستند و این موضوع باعث می شود خرید نمونه های دست دوم این دو برند با اطمینان بیشتر و خیالی راحت تر انجام شود.

اما یکی از جذاب ترین و محبوب ترین قسمت هایی که در مقایسه ها انجام می دهیم درگ است حتی شده یک درگ ساده خیابانی! در این مقایسه اگرچه بسیار ناعادلانه است و از قبل از شروع دیگ نتیجه آن معلوم بود ولی سعی کردیم دو رقابت خودمانی و در شرایطی کاملاً عادی را تجربه کنیم.
کاملاً مشخص است که در درگ موتور 6 سیلندر 3.5 لیتری مرسدس بنز حرف اول را می زند و قطعاً آن دو نمی توانند از پس این موتور حجیم برآیند. اما چند نکته را در حین این رقابت متوجه شدیم که گفتن آن خالی از لطف نیست و می تواند به انتخاب شما کمک کند.
همانطورکه انتظار داشتیم حجم کمتر و موتور دیزلی آئودی آن شتاب و نیروی موتور بنزینی را ندارد و در این نوع پیشرانه ای که روی آئودی A5 نصب شده نیروی تولید شده کمتر از آن دو است و لذا در این رقابت اصلاً از نظر هیجان و شتاب در حد و اندازه آن دو نیست و استفاده از گیربکس CVT نیز باعث شده تا تمرکز آئودی بیشتر روی مصرف سوخت و عملکرد بهینه باشد (البته مدل هایی که قرار است به صورت پلاک ملی وارد شوند از نوع بنزینی هستند و روی آنها گیربکس 8 سرعته مولتی ترونیک نصب شده است). البته یک موضوع را در مورد پیشرانه های دیزلی باید اشاره کنیم که گشتاور تولید شده در این نوع پیشرانه ها بسیار بیشتر از انواع بنزینی هستند و همین موتور 2 لیتری توربو آئودی که از نظر قدرت، توان کمتری اسب بخار را تولید می کند، بیش از 400 نیوتن متر گشتاور را می تواند در دور پایینی تولید کند یعنی گشتاوری بیش از موتور 6 سیلندر 3.5 لیتری مرسدس بنز.
ولی اینجا که صحبت از هیجان است، این موتور دیزلی آن شتاب اولیه و هیجان موتور بنزینی را ندارد و لذا می ماند مقایسه و رقابت مرسدس و بی ام و. حجم بالای موتور مرسدس بنز باعث می شود در هر سرعتی نیروی زیادی را در اختیار راننده قرار دهد ولی اتفاق جالب بوست بسیار خوب توربوهای بی ام و سری 4 است. بوستی که باعث می شود در تمام مسیر درگ پا به پای مرسدس بنز بیاید و اختلاف اولیه را تا آخر مسیر نگه دارد. حتی شاید اگر در ابتدای مسیر سری 4 با یک لانچ خوب شروع کند برتری بی ام و در این رقابت دور از ذهن نیست. موضوع دیگری که این بوست خوب می تواند بکار بیاید قدرتی است که به صورت اولیه به چرخ های عقب منتقل می شود و می توان حتی راحت تر از مرسدس با خاموش کردن تمامی سیستم های کنترلی با قسمت عقب آن به راحتی بازی کرد! اما در سرعت های بالاتر مشخصاً آن نیروی تولید شده ای که مرسدس بنز در اختیار شما قرار می دهد را ندارد.

درست است که این سه آلمانی خوش استیل هر سه در یک سگمنت قرار می گیرند و به نوعی رقیب یکدیگر محسوب می شوند اما حقیقتاً جامعه هدف هر کدام متفاوت است و هر کدام برای سلایق مشتریانی که انتخاب کرده اند، محصولاتی کامل و مناسب با همان جامعه را ساخته و ارایه داده اند.
مرسدس بنز به دنبال مشتریانی بوده که لوکس بودن را در کنار قابلیت های اسپرت می خواهند و در مقابل هزینه نگهداری پایین و دردسر کم در سرویس های دوره ای را خواهان هستند. بی ام و در مقابل به راننده هیجان در رانندگی و لذت در شتاب گیری و تعویض دنده های بی نقص و دقیق را ارایه می دهد و در انتها آئودی خودرویی بین این دو است که با قیمتی کمتر، آمیخته ای از لوکس بودن مرسدس و اسپرت بودن بی ام و است و مناسب افرادی است که می خواهند یک خودروی آلمانی کروک با کیفیت را داشته باشند و در مقابل آنچنان اهل شیطنت های خیابانی نیستند.
در انتها باید تکرار کنیم که اگرچه این رقابت ما از نظر فنی کاملاً ناعادلانه بود و آئودی A5 تست شده از نوع دیزلی و با نمونه هایی که قرار است در ایران وارد شوند بسیار متفاوت است، ولی امیدواریم با قوت گرفتن مجدد ستاره ایران و عرضه محصولات جدید مرسدس بنز و همچنین ورود مدل های مختلف آئودی توسط رامک خودرو باعث شود تا بتوانیم به راحتی نسل های مشابه را با موتورهای مشابه برای رقابتی نزدیک و داغ کنار هم قرار دهیم.
در آخر از آقایان پژمان فکرزاده صاحب خودروی بی ام و، علی رئیسی صاحب خودروی مرسدس بنز و ساسان محمدیان صاحب خودروی آئودی برای همکاری با سایت خودروبانک جهت انجام این تست کمال تشکر را داریم