مقدمه
همانطورکه می دانید، این روزها بازار خودروهای شاسی بلند داغ داغ است و در این بین کره ای ها توانسته اند به خوبی افسار بازار را به دست بگیرند. موضوعی که کره ای ها در مورد بازار ایران به درستی درک کرده اند این است که در ایران خودروی خوش چهره با لیست بلندی از امکانات به راحتی فروش می رود و این دو فاکتور را می توانید در هر یک از محصولات دو شرکت مطرح یعنی کیا و هیوندای ببینید که البته از نظر طراحی واقعاً لایق بوده اند و همیشه توانسته اند سطحی بالاتر از سطح معمول بازار را ارایه دهند. در این بین و در سگمنت شاسی بلند متوسط شهری، دو خودروی هیوندای توسان و کیا اسپورتیج همانند دیگر محصولات این دو شرکت به سرعت خود را در بازار مطرح کردند و برخلاف نسل گذشته، نسل کنونی توانست به خوبی خود را نشان دهد و آنچنان خوب و بی دردسر (نسبت به دیگر رقبا) خرید و فروش می شوند که به قول معروف "پول نقد" به حساب می آیند.
مقدمه
کلاس E مرسدسبنز جزو قدیمیترین و محبوبترینهای سگمنت سدان متوسط لوکس در بازار ایران و جهان بوده است. اولین نسل کلاس E از اواسط دهه 30 میلادی وارد بازار شد و تا بحال توانسته با قدرت جزو بهترینهای سگمنت خود باشد. در ایران نیز از قدیم این کلاس جزو خودروهای محبوب بازار محسوب میشد و نسلهای گوناگون آن یکی پس از دیگری به بازار داخل عرضه شدند.
جدیدترین نسل از کلاس E با کد W212 توانسته در مدلهای مختلفی از جمله E200، E300 و E350 وارد شود و حتی مدل فیسلیفت آن در مدل 2013 نیز با توجه به محدودیت واردات خودروهای بالای 2500 سیسی، تنها در دو مدل E200 و E250 وارد بازار ایران شد. این نسل از مرسدسبنز برای اولین بار در سال 2009 و در نمایشگاه خودروی آمریکای شمالی در معرض دید عموم قرار گرفت و از ماه مارس 2009 میلادی در دو نسخه سدان و استیشین به بازارهای جهانی عرضه شد.
چندی پیش توانستیم با یکی از نمونههای E300 این کلاس ملاقاتی کوتاه داشته باشیم که همانند بسیاری دیگر، به کیت AMG مجهز بوده و جزو خوشاستیلترینهای این سگمنت محسوب میشود.
طراحی
کلاس E از نظر طراحی کاملاً بروز و بدون ایراد است و نمیتوان به راحتی مشکلی در طراحی آن پیدا کرد. خطوط شکسته و تیز بسیار زیادی در این خودرو بکار رفته و همگی آنها هماهنگی خوبی با یکدیگر دارند.
در نمای جلو اولین موضوعی که به چشم میخورد چراغهای دو تکه آن است که از نسلهای گذشته به ارث برده و باید آن را یکی از امضاها و هویتهای این کلاس دانست. اگرچه در فیسلیفتی که مرسدس برای این کلاس ارایه داد این دو تکه چراغ به یکدیگر پیوسته شدهاند ولی به کمک چراغهای LED فرم دو تکهای آن کاملاً حفظ شده است.
چندی پیش جمعی از خبرنگاران نشریات تخصصی حوزه خودرو برای تست و بررسی MG GS میهمان شرکت مدیا موتور در پیست آزادی تهران بودند. این کراس اوور که اولین محصول MG در این کلاس شناخته می شود، در مراسمی جالب در محوطه برج میلاد تهران رونمایی شد اما تست و بررسی آن در پیست آزادی برای اثبات توانایی های خاص این خودرو الزامی به نظر می رسید بنابراین بی مقدمه به سراغ اصل مطلب می رویم.
ساب سوئد و ام جی انگلستان به عنوان دو خودروساز اروپایی قدیمی و با تجربه چند سالیست که با سرنوشت یکسانی مواجه شده اند و هر دو پس از توقف تولید در خاک خود به واسطه سرمایه گذاری خودروسازان چینی سر از بازارهایی چون ایران در آورده اند.
البته اگر ریز بینانه تر به ماجرا نگاه کنید، واقعیت این است که SAAB هنوز مالک مشخصی ندارد و برخی پلت فرم های خود را در اختیار کمپانی BAIC چین و اخیراً یک شرکت تازه تاسیس ترکیه ای قرار داده است، اما ام جی به شکل کامل تحت عنوان یکی از برند های زیر مجموعه SAIC فعالیت می کند و یک خودروساز انگلیسی تحت مالکیت چینی ها به شمار می آید. سرنوشتی که در سال های گذشته گریبان سایر خودروسازان انگلیسی نظیر لوتوس، رولزرویس، جگوار، لندروور، بنتلی و ... را هم گرفته است و تمام این خودروسازان مشهور به زیر مجموعه شرکت های غیر انگلیسی مبدل شده اند.
به هرحال حالا ام جی و بایک در بازار ایران حضور دارند و تابستان گذشته شرکت عرضه کننده بایک سنوا نسبت به کاهش قیمت این خودرو تا حدود 110 میلیون تومان اقدام کرد و بنابراین رقابت ام جی 6 با 123 میلیون و بایک سنوا به عنوان دو سدان سایز متوسط با موتور های چهار سیلندر توربو بیش از پیش جدی شد. چندی پیش فرصتی دست داد تا در شرایطی مناسب این دو خودرو را با یکدیگر مقایسه کنیم.
طراحی
نظر دادن در مورد طراحی بدنه تا حدی تخصصی و تا حدی سلیقه ای است اما در مجموع باید گفت که طراحی و چهره پردازی بایک سنوا بسیار متفاوت از یک خودرو چینی انجام پذیرفته و از بسیاری زوایا با خطوط آشنا در طراحی محصولات ب ام و، مرسدس بنز و حتی خود SAAB مواجه می شوید. در واقع به غیر از برند ناشناخته و چراغ های کمی غیر معمول، بعید است کسی بتواند به آسانی چینی بودن این خودرو را تشخیص دهد. در مقابل ام جی 6 از طراحی خاص تری برخودار است و شبیه هیچ خودرو دیگری در جهان نیست. در مجموع شاید بتوان اینگونه نتیجه گرفت که طراحی بایک سنوا پخته تر و لوکس تر است ولی در مقابل ام جی 6 طرحی اسپرت و متفاوت دارد و می تواند به نوعی بیانگر روحیه و سلیقه خاص مالک و راننده خود باشد، البته ام جی 6 در دو تیپ مختلف بدنه لیفت بک (ام جی 6 جی تی) و سدان (ام جی 6 مگنت) در ایران به فروش می رسد که از نظر مشخصات فنی و رفاهی کاملاً با یکدیگر یکسان هستند اما از نظر استایل بدنه اندکی در بخش عقب تفاوت دارند.
از دید من هر خودرویی برای خودش شخصیتی دارد و همیشه وقتی به یک خودرو فکر می کنم، آن را مثل یک آدم که اخلاق خاص، تیپ خاص و شخصیت خاص خودش را دارد تجسم می کنم. اینطور باعث می شود که بهتر بتوانم یک ماشین را بفهمم و درکش کنم. کمی جلوتر متوجه می شوید که چرا! ماشینی که می بینید یکی از آن ماشین هاست که اگر شخصیتش را به حساب نیاورید، یک ماشین خیلی ساده و حتی بد و پر مشکل است اما وقتی بفهمید که این ماشین به چه منظور و برای چه کسایی ساخته شده، متوجه می شوید که تک تک آن ایرادها خود نوعی مزیت به حساب می آیند.
تاریخچه
سال ها پیش کمی پس از پایان جنگ جهانی، کمپانی ایتالیایی فیات یک میکرو ماشین را به نام ۵۰۰ معرفی کرد. آن مدل که کمی کمتر از ۳ متر طول داشت و با پیشرانه ۴۹۷ سی سی حرکت میکرد (که به همین دلیل در زبان ایتالیایی به آن چینکوئچنتو یا همان پانصد خودمان میگویند) توانست مفهوم جدیدی را در صنعت خودرو تحت عنوان ماشین شهری جا بیندازد. حالا نسل فعلی که در سال ۲۰۰۷ معرفی شده، آمده تا با تکیه به همان ارزشها نهایت کارایی را در حداقل فضا و با کمترین وزن و کمترین مصرف سوخت ارایه دهد.